نتایج جستجو برای عبارت :

httpsdastan\-boland.arvand

عشـق تو مثل یه قـله یسخـت و بلندمن میخوام فاتحش باشمبا یه پرواز بلندخوندن من یه بهانه ستیه پیام عاشقانه ستاگه صدامو می شنویتو شمع شو که دلم پروانه ست———————----------------------واسه تو میدم همه هستیموجز تو نمی خوام عشق کسی روتو چشمات من عشقـو دیدمتو نباشی من میمیرمفقط با تو من آروم میگیرم———————----------------------عشـق تو مثلیه سرزمین پر از گل و برگمن میخوام ساکنش باشمتا آخرین لحضه ی مرگخوندن من یه بهانه ستیه پیام عاشقانه ستاگه صدامو می شنویتو شم
 تحلیل لوگوی ترجمه پژوهان اروندانتخاب هوشمندانه لوگوی موسسه ترجمه پژوهان را بررسی می کنیم. ترکیبی از سه رنگ آبی تیره، نارنجی و خاکستری که با سه واژه نمایان در لوگو، ارتباط مستقیم دارد.آبی تیره:هوش و استعداد، دانش و کمال، صداقت و آرامش، اقتدار و موفقیت را نشان می دهد و رنگ آبی در اکثر شرکت های دولتی و سازمانی به کار می رود و بسیار رنگ محبوبی است ( با واژه اروند رود پیوند دارد) Arvand.نارنجی:تفکر، توانایی، نوآوری و خلاقیت، در دسترس بودن، پیام آور
از سال 1348 که بحرین از ایران جدا شد، مردم اعتراضهای مختلف کردند، اما سلطنت طلبها گفتند بجای ان، تنب کوچک و بزرگ را گرفتند! البته آنها در همه جای ایران این خیانت را کردند. گفتند که انسوی اروند را دادیم، بجای ان کشتیرانی در اروند را گرفتیم!(قرارداد الجزابر 1975) ارارات را دادیم و چند روستا را عوض کردیم، هیرمند را دادیم و مانع از جنگ و برادر کشی شدیم! حالا دم در آورده می گویند بحرین از اول مال ایران نبود! یا می گویند زمان قاجار واگذار شد. زمان قاجار ک
ترامپ به آتش سوزی کالیفرنیا برسد! نمی خواهد برای جهان آقایی کند. اگر فقط یک چیز را از ایرانی ها یاد میگرفت، کافی بود:  آنکه هنگام بلایای طبیعی، مانند سیل و زله در ایران، فوری ارتش و سپاه فراخوان می دهند. و قبل از هلال احمر و غیره می رسند، و کار را جمع می کنند. مانند همین سیل اخیر در خوزستان، یا زله در کرمانشاه. کافی است ترامپ بجای اینکه پهباد را برای: خرابکاری در ایران بفرستد، ماموریت بدهد که در هواشناسی آنجا، کمک نماید. ارتش و پنتاگون را بج
    Episode One آخرین چهارشنبه ی سال در گذر از پیچ تند هجده سالگی با کوله باری از عشق و دلدادگی آرام و صبور و بیصدا ، تقدیر بر من قضب کرد، حین خروج از خانه ،پدر بر من تلخ نظر کرد مادر از پستوی نهان ، به ناگه ظهور کرد پرسش های پی در پی را شروع کرد،  به کجا لش میبری؟ آرام مگر سر میبری!سرآخر تو یکی آبرویمان را میبریروزها خانه ای ، شب میروی؟ با پسر مشت کریم هم تازگی که دور میزنیدو فردای دگر لابد به سیگار و حشیش هم پُک میزنی به یکباره مادر بوی سوخت غ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

#ترفند در مدرسه